فروغ از آن جمال من
به آن فرتوده حال دل
نگار من نگار من
سيه از سايه برخيزد
چو آيد آن نگار من
كه از حسن و جمال او
منور است نهان من

پیرامون : علمی ، فرهنگی ، آموزش هك و معروفي برنامه ها...
منور است نهان من

گفتم نکنم عمر تباه از بر عشقم
گفتم نکنم روز سیاه از بر عشقم
گفتم نروم سوی میخـانه عشاق
گفتم نکنم صله فنا از بــر عشقم
گفتم نکنم چشمی پــــــر اشک
گفتم نکنم يار خراب از بر عشقم
گفتم نروم طــــــــــــــرف وطن باز
گفتم نکنم سجده خاک از بر عشقم
گفتم نکنم نالـــــــــــه به هر کوی
گفتم نکنم ساز خراب از بر عشقم
گفتم نروم طـــــــــــــــــرف هامون
گفتم نکنم ترك سماح از بر عشقم
گفتم نکنم فكــــــــــــــــــر هزيمت
گفتم نکنم ترد وجوب از بر عشقم
گفتم نــــــــــروم آن سوی جیحون
گفتم نکنم غرق خویش از بر عشقم

شعر "گفتم نكنم" از دفتر شعر "سکوت باران" شاعر "ذبیح الله شریفی (هروی)"
الهي تنها مگذار

زن با عجله خودش را از خانه بیرون انداخت و پرسید :
داستان "ساجده" از دفتر داستان "ساجده" نویسنده "ذبیح الله شریفی هروی"
بعد از مدتي صياد با صيدي ديگر آمد و در چاله دفنش كرد و رفت
داستان "دهقان و شگال شکارچی" از دفتر داستان "ساجده" نویسنده "ذبیح الله شریفی هروی"
قايقم در بحر نهاده ميروم من سوي دوست
قايقم سوراخ گشت و من تشنۀ ديدار دوست
از تلاطم نبرد مرگ نمي ترسم
چشم پينۀ سوراخ قايق از بر ديدار دوست
از اشعار :
ذبيح الله شريفي "هروي"
هر رهگذر خُلْوْ ببايد سفري كرد
از پاي شكسته ببايد نظري كرد
در بحر حقيقت ببايد سفر كرد
نه باور بيجا به پندار كسي كرد
از اشعار :
ذبيح الله شريفي "هروي"
لحظۀ ديدار دوست بي مي مدهوش ميشوم
در كران بحر عشق از كينه خاموش ميشوم
دل فانوس ميشود ، كينه كابوس ميشود
در نگاه اولش چون موج قاموس ميشوم
از اشعار :
ذبيح الله شريفي "هروي"
آنهايي كه خيال ميكنند مكتبهاي اجتماعي ديگر دنيا ميتوانند آنچنان كه اسلام ميتواند با ستمگران و زورگويان و طواغيت مبارزه كرده و از ستمديدهها و زجركشيدههاي محروم جوامع بشري دفاع كنند، يا اشتباه ميكنند، يا مغرضند و يا از اسلام و حقيقت آن چيزي درك نكردهاند.
و آنهايي كه خيال ميكنند كه مسلمانند ولي با ستمگريها و بيدادگريها نميجنگند و از حقوق همة رنجديدهها و ستمكشيدههاي جهان دفاع نميكنند، يا اشتباه ميكنند و يا منافقند و يا از اسلام چيزي نفهميدهاند؛ زيرا اسلام در واقع جنبش آزاديبخشي است كه نخست درون افراد و سپس جوامع بشري را از ترس قيد و بند زورمندان آزاد ميسازد، و اگر ببيند كه ظلم و ستم در جايي برقرار است، و كسي به فرياد مظلومين نميرسد، بايد در وجود داشتن «امّت مسلمان» در آن محيط شك كرد!
زيرا از دو حالت خارج نيست: يا اسلام هست و يا نيست.. اگر هست كه اسلام مبارزه ميكند و جهاد پيگير و دامنهدار و سپس شهادت در راه خدا، در راه حق و عدالت و مساوات است و اگر نيست، نشانة آن همان چيزي است كه همه به ورد و ذكر مشغولند و به تسبيح و سجّاده چسبيدهاند و صبح و شام دعا ميكنند كه از آسمان خير و بركت، آزادي و عدالت ببارد! ولي هرگز دعاي آنها مستجاب نخواهد شد: «و هرگز خداوند وضع و حال هيچ قومي را دگرگون نخواهد كرد، مادامي كه خود به وضع خود تغيير دهند..».
چكيدۀ از فرموده هاي شهيد سيد قطب .
..............................
..............
.......
....
با زیرپاه کردن و نادیده گرفتن خون شهدا و حقوق معلولین ، بیوه زنان ، مادرهای داغ دیده و یتیمان درد کشیده ، حیثیت و حرمت انسان را زیر سوال برده اند .
افتخار میکنیم که در مقابل کشور های بیگانه و کافر برای حفظ عفت و ناموس ملی خود شهید و معلول دادیم ، ولی سخت رنج آور است که جوانان ما را طی سالهای متمادی قربانی اهداف شخصی خود کرده اند و برای بدست آوردن قدرت مردم مارا آله نیل به اهداف خود ساخته اند و آنها را در مقابل یکدگر قرار داده اند و مسبب بروز جنگ ها و اختلافات داخلی شده اند .
نظرات